سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از هر چمن گلی


86/11/23 ::  1:50 عصر

شهر هرت

شهر هرت جایی است که رنگهای رنگین کمان مکروهند و رنگ سیاه مستحب

شهر هرت جایی است که اول ازدواج میکنند بعد همدیگر رو می شناسن.

شهر هرت جایی است که دوست بعد از شنیدن حرفات بهت میگه:دوباره لاف زدی؟

شهر هرت جایی است که بهشتش زیر پای مادرانی است که حقی از زندگی و فرزند و همسر ندارند.

شهر هرت جایی است که علل اصلی ترافیک درختانند و بریده می شوند تا ماشینها راحت تر برانند.

شهر هرت جایی است که کودکان زاده می شوند تا عقده های پدر و مادرشان را درمان کنند.

شهر هرت جایی است که شوهر ها انگشتر الماس برای زنانشان می گیرند اما حوصله 5 دقیقه قدم زدن را با همسران ندارند.

شهر هرت جایی است که خنده عقل را زائل می کند.

شهر هرت جایی است که مردم سوار تاکسی میشن تا زود برسن سر کار تا کار کنن و پول تاکسیشونو در بیارن.

شهر هرت جایی است که نصف مردمش زیر خط فقرن اما سریالهای تلویزیونیشونو توی کاخها می سازن.

شهر هرات جاییه که هرگز آنچه را که بلدی نباید به دیگری بیاموزی.

شهر هرت جاییه که همه شغلها پست و بی ارزشند مگر چند شغل که انگشت شمارند.

شهر هرت جاییه که وقتی میخوای ازدواج کنی 500 نفرو دعوت می کنی و شام می دی تا برن از بدی و زشتی و نفهمی و بی کلاسی تو کلی حرف بزنن.

شهر هرت جاییه که وطن هرگز مفهومی نداره و باعث ننگه.

شهر هرت جاییه که برای پیش دکتر رفتن حتما باید پارتی داشت.

شهر هرت جاییه که همه باهم خواهر برادرن اما این برادرا  خواهرا رو که نگاه می کنن یاد تختخواب می افتن.

شهر هرت جایی است که مردم وبلاگ می سازن که عقده هاشونو خالی کنن نه اطلاع رسانی کنن.

شهر هرت جاییه که طرف یه عمر زحمت می کشه لیسانس می گیره ،فوق لیسانس می گیره ، ولی برای یه سرکار رفتن باید منت 10 تا دیپلمه رو بکشه و خوار و خفیف شه . تازه از آخرم یه کاری بهش میدن که هیچ ربطی به رشتش نداره.

شهر هرت جاییه که طرف باید تمام بنزینای ماشینشو تموم کنه تا بتونه توی صفای یک کیلومتری (شاید بیشتر)، گاز بزنه.

و در آخر شهر هرت جاییه که خوشبختی در آن رویایی بیش نیست.

نظر شما چیه؟


به قلم: باران

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها :: 
24864


:: بازدید امروز :: 
11


:: بازدید دیروز :: 
16


:: پیوندهای روزانه::

:: درباره خودم ::

از هر چمن گلی
باران
وقتی عقیده عقده خوانده میشود،وقتی نور چراغ در آب مهتاب تلقی میشود ومتانت زمین زیر برف یخ میبندد،نان از یتیم خانه میدزدیم و میفهمیم دزد اشتباه چاپی واژه درد است.

:: اوقات شرعی ::

:: لینک به وبلاگ :: 

از هر چمن گلی

:: دوستان من ::

توکای شهر خاموش

:: لوگوی دوستان من ::


:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: مطالب بایگانی شده ::

اسفند86
بهمن 1386